خواب:

زن با بچه ای که در قنداق پیچیده شده بود سوار تاکسی شد . چند لحظه بعد با حالتی سراسیمه گفت: آقا ببخشید من کیف پولم رو جا گذاشتم میتونم پیاده شم؟

از تاکسی پیاده شد .

فردا روزنامه ها نوشتند : در حادثه واژگون شدن تاکسی در بزرگراه شماره ۵ یک نوزاد جان باخت .

نظرات 7 + ارسال نظر
شمن دوشنبه 22 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 01:40 ق.ظ http://kerman.blogsky.com

کاش ما ها رو هم توی نوزدایمون توی تاکسی ای که توی برزگراه پنج چپ شد میذاشتن.راستی شنیدی پنجه میگوزه میشه هشت؟

امیر مقامر دوشنبه 22 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 12:42 ب.ظ

اسمه شوفر تاکسیه امیر نبوده؟

هستی دوشنبه 22 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 07:09 ب.ظ http://rainymemory.persianblog.com

ای بابا! کاش منم جا می‌موندم...

ساره دوشنبه 22 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 11:29 ب.ظ http://sareh.persianblog.com

پوریا !!!!!چه خوب که بلاخره نوشتی

حباب کوچک سه‌شنبه 23 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 01:53 ب.ظ

ئه!!!!
بابا بیدار شو!
پا شو بابا با این خواب دیدنت!
ده!!!!!!!

لیلا پنج‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 11:53 ب.ظ http://leylaa.com

چرا ۲ تا کامنت دونی داری؟

الناز پنج‌شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 05:57 ب.ظ

دوست عزیزم چرا این قدر کم مطلب می نویسی حداقل یک مطلب را در ماه داشته باش.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد